سخنان آرتور شوپنهاور-سری پنجم
سخنان آرتور شوپنهاور
ازدواج يعني نصف كردن حقوق و دوچندان كردن مسئوليت ها.
((آرتور شوپنهاور))
===============
هر حقيقت از سه مرحله مي گذرد: اول مورد تمسخر قرار مي گيرد. دوم به شدت با آن مخالفت مي شود و سوم به عنوان يك امر بديهي مورد پذيرش قرار مي گيرد.
((آرتور شوپنهاور))
================
هر كس محدوديتهاي ديد خود را محدوديتهاي دنيا مي انگارد.
((آرتور شوپنهاور))
===============
ما سه چهارم [ وجود ] خودمان را به تاوان اينكه شبيه ديگران باشيم از دست مي دهيم.
((آرتور شوپنهاور))
===============
هر قومي اقوام ديگر را مسخره مي كند؛ در حالي كه همه بر حق هستند.
((آرتور شوپنهاور))
================
زندگي نامه انسان عبارت است از: مدهوش بودن از اميدها و آرزوها و پاي كوبان به آغوش مرگ پناه بردن.
((آرتور شوپنهاور))
================
همه آرزوها از نياز سرچشمه مي گيرد، يعني از كمبودها و رنجها.
((آرتور شوپنهاور))
=================
هنر، گونه اي رستگاري است؛ ما را از خواستن، يعني درد و رنج، آزادي مي بخشد و تصاوير زندگاني را دلربا مي سازد.
((آرتور شوپنهاور))
=================
براي نيل به خوشبختي هيچ راهي نادرست تر از لذت طلبي و كوشش براي درك عيش و نوش و خوشي هاي جهان نيست.
((آرتور شوپنهاور))
==================
تمام حقايق سه مرحله را پشت سر گذاشته اند: اول، مورد تمسخر قرار گرفته اند. دوم، به شدت با آنها مخالفت شده است و سوم، به عنوان يك چيز بديهي پذيرفته شده اند.
((آرتور شوپنهاور))
==================
ايده ها الگوهاي ازلي اي هستند كه در قلمرو ذاتها يا هستي هاي حقيقي وجود دارند و آدميان تنها هنگامي كه خود را از توجه به جزييات، در اينجا و اكنون (مكان و زمان) رها سازند وارد آن قلمرو مي شوند.
((آرتور شوپنهاور))
====================
نگهداري دم ماهي و دل زن از دشواري ها است.
((آرتور شوپنهاور))
====================
وظيفه ي هنرها توصيف موارد خاصي از حقيقت نيست، بلكه نشان دادن امور مطلق و كلي اي است كه در پشت اين موارد خاص و جزيي قرار دارند.
((آرتور شوپنهاور))
====================
ازدواج يعني با چشمان بسته به اميد گرفتن يك مارماهي، دست فروبردن در جوالي [ =ظرفي از پشم بافته ] پر از مار.
((آرتور شوپنهاور))
====================
عشق و عاشقي هر چند لطيف و پر احساس ابراز گردد باز هم ريشه در شهوت دارد و بس.
((آرتور شوپنهاور))
======================
هر كتابي كه به خواندنش مي ارزد بايد در آن واحد دوبار خوانده شود. رعايت دستور فوق دو علت دارد: يكي اينكه در مطالعه دوم، قسمت هاي مختلف كتاب بهتر درك مي شود و قسمت اول كتاب زماني نيك فهميده مي شود كه از پايان آن نيز آگاه باشيم و ديگر اينكه در اين دو مطالعه وضع روحي ما يكسان نيست، در مطالعه ي دوم ما نظر تازه اي نسبت به هر قسمت پيدا كرده و جور ديگري تحت تأثير آن كتاب قرار مي گيريم.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
كتابخانه تنها يادبود مطمئن و ماندگار نوع بشر است.
((آرتور شوپنهاور))
========================
انسانهاي بزرگ مانند عقابند كه آشيانه ي خود را بر فراز قله هاي بلندِ تنهايي مي سازند.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
زبان، ارزشمندترين ميراث يك ملت است.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
اشخاصي كه هرگز وقت ندارند آنهايي هستند كه كمتر كار مي كنند.
((آرتور شوپنهاور))
========================
آنكه خود را حقير مي شمارد، در حقيقت، فرد متكبري است.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
ما به ندرت درباره آنچه كه داريم فكر مي كنيم، در حالي كه پيوسته در انديشه چيزهايي هستيم كه نداريم.
((آرتور شوپنهاور))
========================
اگر با شخص مباحثه كنيم و تمام قدرت استدلال و بيان خود را به كار اندازيم، چقدر ناراحت و خشمگين خواهيم شد، زماني كه بفهميم طرف [ مقابل ] نمي خواهد بفهمد و ما با اراده او سر و كار داريم؛ اينجاست كه منطق بي فايده است.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
موسيقي اصيل آن است كه در وراي خود بيانگر ايده اي باشد.
((آرتور شوپنهاور))
=======================
اراده، آن مرد كور نيرومندي است كه بر دوش خود مرد شل بينايي را مي برد تا او را رهبري كند.
((آرتور شوپنهاور))
========================
زيبايي اگرچه مايه شرافت است، اما در معرض هزاران شر و آفت است.
((آرتور شوپنهاور))
========================
اولين درسي كه پدر و مادر بايد به فرزندان خود بياموزند، راستي و درستي است.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
افراد پست و فرومايه از خطاهاي اشخاص بزرگ لذت فراوان مي برند.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
ايده ها در بيرون زمان قرار دارند و در نتيجه ابدي هستند.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
هر جدايي يك نوع مرگ است و هر ملاقات يك نوع رستاخيز.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
اگر ما چيزي را مي خواهيم، از آن جهت نيست كه دليلي بر آن پيدا كرده ايم، بلكه چون آن را مي خواهيم، برايش دليل پيدا مي كنيم.
((آرتور شوپنهاور))
=========================
تجربه نشان داده است افرادي كه داراي نبوغ هنري فوق العاده بوده اند، در رياضيات استعداد نداشته اند. هيچ كس نمي تواند در هر دو رشته ممتاز گردد.
((آرتور شوپنهاور))
==========================
آيا [ اين ] جهالت نيست كه انسان ساعتهاي شيرين امروز را فداي روزهاي آينده كند.
((آرتور شوپنهاور))
==========================
نوابغ بر خلاف اشخاص عادي، تنها به فكر خود نيستند و منافع شخصي را در نظر نمي گيرند. بدين جهت در آثار نوابغ هميشه نظرياتي ديده مي شود كه داراي جنبه كلي و جهاني است و از حدود زمان فراتر مي رود.
((آرتور شوپنهاور))
==========================
ممكن است انسان در مورد مسايل ديگران درست قضاوت كند، ولي در مسايل مربوط به خودش به خطا رود. زيرا هنگام قضاوت در امور خودمان، «اراده» به فعاليت پرداخته و «عقل» را از كار مي اندازد. از اين رو شخص بايد با دوست خود مشورت كند.
((آرتور شوپنهاور))
===========================
نخستين و مهمترين سبب هاي نيك بختي انسان، عبارت است از خلق و خوي خود او.
((آرتور شوپنهاور))




